۱۴۰۲/۱۲/۰۱

سیاست واقعی جزء شریعت و دین است:(بخش سوم و آخری)

عقیده جدایی سیاست از دین که در قرن 17 میلادی در نصاری بروز کرد به مرور زمان توسط دشمنان دین به کشور های اسلامی نیز وارد گردید که امروز بخاطر تخریب عقیده ناب اسلامی از طرف دشمنان اسلام از آن استفاده صورت میگیرد و به عنوان یکی از اسباب مستقیم جنگ فکری  بر علیه اسلام شناخته می شود.
هدف کسانی که سیاست را از دین جدا میدانند این است که جلو حاکمیت اسلامی را بگیرند و جامعه مسلمانان را از قوت همه جانبه و معجزانه اسلام دور کنند و به مرور زمان بطور تدریجی همه مسلمانان را در یوغ بردگی کفار و انسانهای بی دین گرفتار کنند چنانچه از بدو بروز این پدیده فتنه انگیز نمونه های زیادی از آن دیده شده و در صفحات تاریخ ثبت است.
یکی از دسیسه های که یهود، نصاری و منافقین برای سقوط خلافت عثمانی و دیگر نظام های اسلامی به کار برده اند نشر همین عقیده منحوس سیکولاریزم است که آنرا در فکر جوانان مسلمان تزریق نموده و آنها را به انحراف فکری و سیاسی آغوشته اند که در نتیجه از عقیده و عمل اسلام دور شده و در دام مهلک دشمنان دین هلاک گردیده اند.
کسانی که سیاست را از دین جدا می دانند کوشش میکنند در بین علماء دین و مردم فاصله ایجاد کنند و نظام های اسلامی که در وقت شان حاکم است متهم به فساد، تبعیض و کارهای دیگر غیر انسانی بکنند تا اینکه مردم را از حاکمیت اسلامی متنفر سازند و خود شان با عقیده کفری شان بر مسلمانان حاکمیت بکنند و همچنان انسانهای سیکولار و بی دین بر علیه کشور های اسلامی دسیسه سازی می کنند و اکثر اوقات همچون مردم، آله دست کفار گردیده و در صف مقدم کفار بر ضد مسلمانان و نظامهای اسلامی جبهه گیری میکنند که نمونه بارز آنها کمونیستهاست که در صف مقدم روسها آمدند و کشور شان را به خاک و خون کشیدند و همچنان بعض مسلمان نماهای غربگرا که در صف مقدم امریکا و ناتو حرکت کردند و برعلیه کشور شان افغانستان جنگ ویرانشمول را آغاز کردند.
مردم مسلمان ما باید هوشیار باشند وهیچگاه فریب چنین افراد شیطان صفت را نه خورند زیرا اینها نه تنها اینکه کشور های اسلامی را بدست کفار میدهند بلکی هویت و شخصیت مسلمانان را می ربایند و کوشش میکنند که جامعه مسلمانان مملو از هر گونه فساد گردد تا راه فعالیت برای آنها باز شده و مسلمانان را شکار فکر مفسد خود شان بگردانند.
کسانی که سیاست را از دین جدا می دانند بر مدعای خود هیچ دلیل قابل اعتبار نقلی و عقلی را ندارند بلکی در بیشترین مناظره های و مباحثه های که در این مورد شده اند مرتکب شکست فضیحانه شده اند که تاریخ پر از همچون حوادث است.
مولوی نورالحق مظهری

هیچ نظری موجود نیست: