در موضوع مناظره و استدلال رتبه علمی، درجه درک، لیاقت تخاطب جانب مقابل شرط و ضروری میباشد زیرا با اشخاص نافهم، بدزبان، منکر مطلق مناظره و استدلال هیچ معنی و هیچ فایده ی ندارد چونکه اینها از همان گروه سفسطه خواه هستند که مثبت و منفی را در دیده محدود خود حصر کرده اند و همیشه در سنگر انکار نشسته اند و در مقابل هر سخنی که مخالف خواهشات نفسانی او باشد میگوید: قبول نمی کنم، نمی پذیرم، برای من قابل قبول نیست و I don't accept it.
این قسم مردم در اصل اهلیت مناظره و بحث را ندارند و هیچ عاقل وقت گرانبهای خویش را در بحث باچنین مردم ضایع نمی کند.
استدلال و مناظره باکسی نتیجه میدهد که دارای عقل سالم بوده، درک قوی دارد، قوه انفعال و تأثر در مقابل حق را دارد، دارای طبیعت سالم انسانی که عبارت از حلم و بردباری باشد تنها به حواله دلیل و و جود شبهات مسلم در جهت مخالف قرار گرفته باشد.
چونکه در بحث نیاز به تفاسیر و تعبیرات واژه ها است بناء به استثناء دین و اسلام در موارد دیگر نیاز به وحدت دین است چونکه با اختلاف دین تعبیرات و تعریفات مختلف میشود که در هیچ صورت توافق صورت نمی گیرد.
مثلا اگر ما روی واژه مساوات صحبت بکنیم در بین کافر و مسلمان امکان بحث نیست چونکه تفسیر مساوات در اسلام و کفر متفاوت است.
و سخن مهم اینکه جانب مقابل متعصب نباشد زیرا تعصب انسان را گونگ، کر و کور میکند که در نتیجه هیچ حقیقت را نمی بیند.
و سخن آخری اینکه جانب مقابل صاحب جوش منفی و جذبات نفسانی نباشد زیرا جوش هوش را از بین میبرد و جذبات نفسانی انسان را در ورطه هلاکت میاندازد.
مولوی نورالحق مظهری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر