دوستی بندگان باالله(ج)
............................
پس وقتیکه ثابت شد که الله تعالی مسلمانان را دوست دارد ، پس مسلمان هم این را ثابت کند که خدا را دوست دارد. زیرا تداوم وهمیشگی دوستی بدون طرفین ممکن نیست. وانسان وقتی میتواند دوستی خودرا باخدا ثابت کند که تمام اوامر خداوند ( ج ) را قبول کرده ، وآنرا صورتا وسیرتا برخود عملی نماید.
علمای کرام می فرمایند:
هنگام نمازخواندن پاسخی که ازطرف حق تعالی درجواب هرجمله داده می شود ، اگرروی آن فکرکنند ، نتیجه لازمی آن خواهد بود، که رابطه اش با الله مستحکم تر می شود، محبت ، انابت وتوجه الی الله ارتقاء پیدا می کند، زمانیکه ،
« الحمدلله رب العلمین » رامی خوانید ، فکرکنید که حق تعالی باشنیدن این حمد من دارد پاسخ می دهد، « حمدنی عبدی » روی این کلمه " عبدی " باید بشربه وجد بیاید، که حق تعالی مرابه خودش نسبت داده و " بنده ام " خطاب کرده است کجاآن ذات پاک وکجا این توده خاک ؟ نمازگذارباید خودش را فدای این خطاب بکند ، کجاآن مقام والای مختار کل، وکجا این سراپا عجز وناتوانی، روی هرجمله برپاسخ الله تعالی توجه کامل مبذول گردد ، که گویا خودم باهمین گوشهای سردارم پاسخهارا می شنوم ، چقدر باسعادتند نمازگذارانی که به این نعمت بزرگ رسیده اند؟ ، که مجسمه ای ازاخلاص « للهیت » وسراپا پیکره ای ازعجزو فروتنی شده ، وبه دربار الله تعالی حاضرمی شوند ، واز افراد درباری ومقرب قرار می گیرند، ودرجه های " حمدنی عبدی " " اثنی علی عبدی " و....
به دست می آورند.
بعدازآن « ایاک نعبدوایاک نستعین » یعنی مافقط تورا می پرستیم وفقط ازتوکمک می خواهیم .
" ایاک نعبد " یک ادعااست که مابعدازحمد وثنا برآن اعتراف می کنیم ، که فقط تورا پرستش می کنیم ، ودرعبادت توکسی را شریک نمی کنیم، حکومت وسلطنت فقط از آن تو است ، لذا مافقط ازقوانین واحکام تو اتباع می کنیم ، ودرمقابل آن ، همه دنیارا زیرپاله می کنیم، موحد هستیم، به غیرازتو به کسی دیگر فکرنمی کنیم، فقط توهستی وبس.
این ادعای عظیم الشأن است ، اما درکنار آن باگفتن " ایاک نعبد وایاک نستعین"
اظهار عجزوناتوانی میکند ، که ای الله دراین ادعا فقط ازتواطاعت می کنیم ، نه ازکسی دیگری ، فقط تورا می پرستیم نه دیگری را ، وبرای استقامت وپختگی مقاومت وپایبندی درآن تنها ازتوکمک می خواهیم،اگرازتو یاری برسد ، مامی توانیم دراین قول واقرار ثابت قدم بمانیم ، والا نه ؛ ازخودمان باید حساب بگیریم دراین موضع ثابت ماندن خیلی مشکل است ، واین حرف تعبیردوم از « لآ اله الا الله » است ، تلفظ کردن جمله « لآاله الاالله » خیلی آسان است، اززبان هرمسلمان خود به خود وبی اختیار جاری می شود، اما درقسمت برنامه عملی ازخودمان حساب بگیریم ، امتحان بگیریم ، تامشخص گردد چقدر نمره را میگیریم ، آ یایک مسلمانی پیدامیشود که کلیه خواسته های این جمله را به جای آورده باشد ؟ یک طرف احکام الهی است ، برای مقابله با آن دو نیرو هجوم آورده اند ، یکی بیرونی ودیگری درونی؛
بیرونی مانند: بستگان ، دوستان ، عزیزان ، دولتمردان ، جامعه فاسد، قومان وقریبان.
درونی مانند: خواسته های غریزی نفس ، خواسته های وسوسه های شیطان.
دراین موقع شمابه دستور کدامیک عمل می کنید؟ به دستور الله تعالی ، یابه دستور واشاره های یک مخلوق ناتوان ، درعروسی ها ومجالس احکام خداوندی مدنظراست، یاخواسته های بستگان وخویشاوندان؟ خودمان فکربکنیم، این خرافات ومصارفهای زیادی بی فایده ای که امروزدرجامعه ما رواج پیدا کرده است آیا این امرخداوند است ویا مخالف ازاوامرخداوند ، آیا این درمصلحت جامعه است یادرتاوان جامعه؟؟؟
درمراسم جنازه وترحیم وایصال ثواب وفاتحه گرفتن، آیاازحکم خداوند وفرمان رسول اکرم (ص) پیروی میشود ویا ازخویشاوندان ودوستان ومراعات کردن عرف واصطلاح روز؟؟؟ یقینا چیزهای را که ما درجامعه خویش دروقت آمدن یک مصیبت می بینیم خیلی تعجب آوراست وباهیچ امری ازشریعت غراء محمدی سرنمیخورد، مسلمان گفتن خیلی آسان است، اما برنامه عملی این کلمه را اجراء کردن خیلی مشکل است.
اگرگویم مسلمانم بلرزم که دانم مشکلات لآ اله را
............................
پس وقتیکه ثابت شد که الله تعالی مسلمانان را دوست دارد ، پس مسلمان هم این را ثابت کند که خدا را دوست دارد. زیرا تداوم وهمیشگی دوستی بدون طرفین ممکن نیست. وانسان وقتی میتواند دوستی خودرا باخدا ثابت کند که تمام اوامر خداوند ( ج ) را قبول کرده ، وآنرا صورتا وسیرتا برخود عملی نماید.
علمای کرام می فرمایند:
هنگام نمازخواندن پاسخی که ازطرف حق تعالی درجواب هرجمله داده می شود ، اگرروی آن فکرکنند ، نتیجه لازمی آن خواهد بود، که رابطه اش با الله مستحکم تر می شود، محبت ، انابت وتوجه الی الله ارتقاء پیدا می کند، زمانیکه ،
« الحمدلله رب العلمین » رامی خوانید ، فکرکنید که حق تعالی باشنیدن این حمد من دارد پاسخ می دهد، « حمدنی عبدی » روی این کلمه " عبدی " باید بشربه وجد بیاید، که حق تعالی مرابه خودش نسبت داده و " بنده ام " خطاب کرده است کجاآن ذات پاک وکجا این توده خاک ؟ نمازگذارباید خودش را فدای این خطاب بکند ، کجاآن مقام والای مختار کل، وکجا این سراپا عجز وناتوانی، روی هرجمله برپاسخ الله تعالی توجه کامل مبذول گردد ، که گویا خودم باهمین گوشهای سردارم پاسخهارا می شنوم ، چقدر باسعادتند نمازگذارانی که به این نعمت بزرگ رسیده اند؟ ، که مجسمه ای ازاخلاص « للهیت » وسراپا پیکره ای ازعجزو فروتنی شده ، وبه دربار الله تعالی حاضرمی شوند ، واز افراد درباری ومقرب قرار می گیرند، ودرجه های " حمدنی عبدی " " اثنی علی عبدی " و....
به دست می آورند.
بعدازآن « ایاک نعبدوایاک نستعین » یعنی مافقط تورا می پرستیم وفقط ازتوکمک می خواهیم .
" ایاک نعبد " یک ادعااست که مابعدازحمد وثنا برآن اعتراف می کنیم ، که فقط تورا پرستش می کنیم ، ودرعبادت توکسی را شریک نمی کنیم، حکومت وسلطنت فقط از آن تو است ، لذا مافقط ازقوانین واحکام تو اتباع می کنیم ، ودرمقابل آن ، همه دنیارا زیرپاله می کنیم، موحد هستیم، به غیرازتو به کسی دیگر فکرنمی کنیم، فقط توهستی وبس.
این ادعای عظیم الشأن است ، اما درکنار آن باگفتن " ایاک نعبد وایاک نستعین"
اظهار عجزوناتوانی میکند ، که ای الله دراین ادعا فقط ازتواطاعت می کنیم ، نه ازکسی دیگری ، فقط تورا می پرستیم نه دیگری را ، وبرای استقامت وپختگی مقاومت وپایبندی درآن تنها ازتوکمک می خواهیم،اگرازتو یاری برسد ، مامی توانیم دراین قول واقرار ثابت قدم بمانیم ، والا نه ؛ ازخودمان باید حساب بگیریم دراین موضع ثابت ماندن خیلی مشکل است ، واین حرف تعبیردوم از « لآ اله الا الله » است ، تلفظ کردن جمله « لآاله الاالله » خیلی آسان است، اززبان هرمسلمان خود به خود وبی اختیار جاری می شود، اما درقسمت برنامه عملی ازخودمان حساب بگیریم ، امتحان بگیریم ، تامشخص گردد چقدر نمره را میگیریم ، آ یایک مسلمانی پیدامیشود که کلیه خواسته های این جمله را به جای آورده باشد ؟ یک طرف احکام الهی است ، برای مقابله با آن دو نیرو هجوم آورده اند ، یکی بیرونی ودیگری درونی؛
بیرونی مانند: بستگان ، دوستان ، عزیزان ، دولتمردان ، جامعه فاسد، قومان وقریبان.
درونی مانند: خواسته های غریزی نفس ، خواسته های وسوسه های شیطان.
دراین موقع شمابه دستور کدامیک عمل می کنید؟ به دستور الله تعالی ، یابه دستور واشاره های یک مخلوق ناتوان ، درعروسی ها ومجالس احکام خداوندی مدنظراست، یاخواسته های بستگان وخویشاوندان؟ خودمان فکربکنیم، این خرافات ومصارفهای زیادی بی فایده ای که امروزدرجامعه ما رواج پیدا کرده است آیا این امرخداوند است ویا مخالف ازاوامرخداوند ، آیا این درمصلحت جامعه است یادرتاوان جامعه؟؟؟
درمراسم جنازه وترحیم وایصال ثواب وفاتحه گرفتن، آیاازحکم خداوند وفرمان رسول اکرم (ص) پیروی میشود ویا ازخویشاوندان ودوستان ومراعات کردن عرف واصطلاح روز؟؟؟ یقینا چیزهای را که ما درجامعه خویش دروقت آمدن یک مصیبت می بینیم خیلی تعجب آوراست وباهیچ امری ازشریعت غراء محمدی سرنمیخورد، مسلمان گفتن خیلی آسان است، اما برنامه عملی این کلمه را اجراء کردن خیلی مشکل است.
اگرگویم مسلمانم بلرزم که دانم مشکلات لآ اله را
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر